مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: « حقیقت مطلب این است که نفوذ اراده و رسیدن به مقصود در عالم ماده نیازمند به یک سلسله اسباب و عوامل طبیعی و یک سلسله عوامل روحی و نفسانی است . هنگامی که انسان وارد میدان عمل می شود و کلیه عوامل طبیعی مورد نیاز را آماده می کند ، تنها چیزی که میان او و هدفش فاصله می اندازد همانا تعدادی از عوامل روحی ( از قبیل سستی اراده و تصمیم ، ترس ، شتابزدگی ، کم تجربگی و بدگمانی نسبت به تاثیر علل و اسباب ) است » . در چنین وضعی اگر انسان به خداوند سبحان توکل داشته باشد ، اراده اش قوی و عزمش راسخ می گردد و مزاحمات روحی در برابر آن خنثا خواهد شد; زیرا انسان در مقام توکل با مسبب الاسباب پیوند می خورد - با چنین پیوندی دیگر جایی برای نگرانی و تشویش خاطر باقی نمی ماند - و با قاطعیت با موانع دست و پنجه نرم می کند تا به مقصود برسد .

خداوند متعال شخص متوکل را با امدادهای غیبی که از حیطه اسباب طبیعی و علل مادی فراتر است ، یاری می دهد . امیرمؤمنان ( ع ) می فرماید: « من توکل علی الله ذلت له الصعاب و تسهلت علیه الاسباب و تبوء الخفض و الکرامه; هر کس به خدا توکل کند ، سختی ها برای او نرم

و آسان و اسباب و وسیله ها برایش فراهم شود و در راحت و وسعت و کرامت جای گیرد . » ( 2 )

ازاین رو ، اگر وسائل و اسباب مادی فراهم شد و در عوامل ماورای مادی بر خداوند توکل گردید ، دستیابی به مقصود حتمی خواهد بود: « من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره; هر کس بر خداوند توکل کند خداوند برای او کافی است که امورش را کفایت و تدبیر کند و خداوند امورش را به ثمر می رساند » ( 3 ) .

وقتی توکل با صداقت و نیت خالص تحقق یابد ، دسترسی به مقصود حتمی خواهد بود . خودکشی و از بین بردن خود به سبب ناتوانی در فائق آمدن بر مشکلات مادی و روحی موجب عذاب اخروی است . هیچ کس حق ندارد خود را به دست خود به لاکت بکشاند . حیات ودیعه و امانت الاهی است . انگیزه حیات آدمی رسیدن به کمال سعادت و فلاح و رستگاری است . هر کس در مسیر حیات خود باید موانع و مشکلات را کنار زند و به لذت دائمی و خوشبختی برسد . اگر این مسیر را طی کرد ، به سعادت می رسد . اگر در مسیر سعادت قدم برنداشت و از یاد خدا غافل شد ، حیات او نیز با سختی در می آمیزد . چاره چنین انسانی - همان طور که در ابتدای سخن اشاره شد - استفاده از دو عامل آگاهی و بینش و قدرت اختیار و تصمیم است . چنین انسانی که شدیدا دچار مصائب و سختی ها است، باید معرفت و بینش پیدا کند. بعد تصمیم بگیرد و با اراده راسخ برای رسیدن به مقصود گام بردارد و در هر مرحله پیوسته بر خدا توکل کند تا مشمول توجهات حضرت حق گردد; رهاورد خودکشی عذاب اخروی است نه رهایی از مشکلات . ان شاءالله خداوند همه ما را از متوکلان و متوسلان واقعی قرار دهد .

برای آگاهی بیش تر به کتاب های زیر مراجعه شود:

الف ) نقطه های آغاز در اخلاق عملی ، آیت الله مهدوی کنی ، ص 512 و 533 .

ب ) معراج السعاده ، احمد نراقی ، ص 784 - 789 .

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید