باورهای غیرمنطقی همیشه دردسرآفرین اند ، تا جایی که عده ای از روانشناسان بزرگ ، عمری را با مطالعه بر روی تعداد زیادی از بیماران ، به جمع آوری و یافتن پندارهای نادرستی که بیماریهای روانی را به دنبال خود دارند ، نموده اند ؛ روانشناسان بزرگی چون « الیس » ( 1 ) و « بک » ( 2 ) که ثمره زحمات چندین ساله آنها اکنون در
اختیار ماست.
این محققان معتقدند که همه ما هنرمندانی هستیم که به باز پدیدآوری جهان در ذهن خود می پردازیم و اگر بتوانیم هنرمند واقعی باشیم ، تجسّمهای شناختی ما درست و مفید خواهند بود ، در غیر این صورت ، به خلق جهانی شناختی خواهیم پرداخت که برای ما رنج آور و مضر و برای دیگران ، بیگانه خواهد بود.
بر این اساس ، پاره ای از افراد ، دارای باورهای اساسی غیرمنطقی اند که بر چگونگی تفسیر آنها از رویدادها اثر می گذارد و واکنشهای هیجانی نامناسبی را در پی دارد. باورهایی مانند اینکه:
1 . برای یک انسان بزرگسال ، لازم است که دوستش داشته باشند یا مورد تأیید همه کسانی قرار گیرد که در بین آنها زندگی می کند؛
2 . بسیار بد و فاجعه آمیز است اگر همه چیزها مطابق دلخواه ما نباشد؛
3 . هر کس باید به دیگران وابسته باشد و نیازمند فردی قدرتمندتر از خود است تا بتواند بر او تکیه کند ؛
4 . گذشته هر فرد ، مهم ترین تعیین کننده رفتار کنونی اوست ؛ چرا که اگر چیزی به شدت بر زندگی یک فرد ، اثر گذاشته باشد ، همواره همان اثر را خواهد داشت؛
5 . همواره یک و فقط یک راه حل درست ، دقیق و کامل برای مشکلات انسانی وجود دارد و نیافتن این راه حل درست ، فاجعه آمیز است؛
6 . همواره بهتر است که انتظار بدترینها را داشته باشیم. ( 3 )
اینها تنها گوشه هایی از باورهای نادرستی بود که عده ای با آن درگیرند و بر اساس آن به مقابله با مشکلات می روند
و چون دچار تنگ نظری و اشتباه در بینش و شناخت خود هستند ، خیلی زود به بن بست رسیده ، دچار بحرانهای خطرناک تری می شوند.
1 . Ellis.A.
2 . Beck.A.T.
3 . روانشناسی مرضی تحوّلی ، پریرخ دادستان ، تهران: سمت ، چهارم ، 1380 ، ج 1 ، ص 116 118 .