طبق تحقیقات دیگر روانشناسان ، اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ، به خاطر ارضا نشدن پنج دسته از نیازهایشان است:
1 . برآورده نشدن نیاز به عشق ، مقبول واقع شدن و تعلّق و عضویت در گروهها که با برآورده نشدن نیاز به کمک و پیوندجویی مرتبط است؛
2 . عدم کنترل ، پیش بینی ناپذیری و بی نظمی که معلول ناکام ماندن نیاز به پیشرفت ، خودمختاری ، نظم و شناخت است ؛
3 . خودْانگاره ( 4 ) نامطلوب و اجتناب از شرم ، شکست ، سرخوردگی و بدنامی که معلول ناکام ماندن نیاز به پیوندجویی ، دفاع و پرهیز از شرم است؛
4 . قطع روابط مهم و حسّاس و به دنبال آن ، سوگ و احساس بی کسی که معلول ناکام ماندن نیاز به مراقبت و رسیدگی است ؛
5 . عصبانیت ، خشم ، نفرت که معلول ناکام ماندن نیاز به برتری ، پرخاشگری و مقابله به مثل است. ( 1 )
البته تنوّع خودکشیها بیش از پنج نوع خودکشی است و در هر مورد از خودکشیها باید مورد را بر اساس جزئیات خاص آن ، تحت سنجش و بررسی قرارداد و چه بسا عوامل ریزتری در ارتکاب به این عمل ، مؤثر باشند ؛ عواملی مانند: تراکم رویدادهای ناملایم زندگی ، احساس ناامیدی و افسردگی شدید ، تعارضات خانوادگی ، مواجهه با مشکلاتی در روابط دوستانه ، ناکامی تحصیلی ، فقدان محبت و بیماریهای
جسمی یا روانیِ واقعی یا تخیّلی ، و... . ( 2 )
1 . خودْانگاره: مجموعه مفاهیم و توصیفاتی که شخص درباره خود به کار می برد و یا آنها را در مورد خویش صادق می داند. ( حدیث زندگی )
2 . ذهن خودکشی گرا ( روانشناسی خودکشی ) ، ادوین اشنایدمن ، ترجمه: مهرداد فیروزبخت ، تهران: نشر شناخت ، اول ، 1378 ص 7 به بعد.