کمال انسان و کمال موجودات عالم طبع به این است که در همین زمان معلوم و اجل محدود که برای آن ها مقدّر شده است خود را کامل کنند. نمی توانند از دایره این زمان پا بیرون نهند و بر اجل خود پیشی گیرند و یا آنرا تمدید نموده و به تأخیر اندازند. هیچ گاه موجودات مادّی و طبعی که دارای مادّه و طبع هستند نمی توانند از این قانون کلّی خارج شده و زوال و فنا و محدودیّت اجل و زمان زندگی خود را تبدیل به بقاء و دوام و استمرار ابدیّت بنمایند. این حقیقت صریحا از آیات قرآن کریم استفاده می شود. و در خصوص انسان می فرماید:


(وَ لِکُلَّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاء أجَلُهُم لاَ یَستَاخرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَستقَدِمُونَ)
«برای هر گروه و جمعیّتی اجلی است، چون زمان اجل آن ها برسد و اجل آنان را دریابد، نمی توانند زمان آن را به عقب ببرند یا به جلو بیاورند»


و این آیه که:

(مَّا تَسبِقُ مِن أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا یَستَأخِرُونَ)
«هیچ امّت و گروهی نمی توانند از اجل خود پیشی گیرند و نمی توانند اجل خود را به تأخیر اندازند.»


مسأله مرگ از مسائل مشکل به شمار می رود. افراد بشر زحمت ها کشیده، رنج ها برده اند که بتوانند زندگی را در دنیا جاودان کنند، مسأله مرگ را حلّ نموده و این مشکل را از میان بردارند، ولی هیچکس موفّق نشده است.
قدرتمندترین سلاطین، بزرگان، علماء و دانشمندان، حکماء و فیلسوفان و اندیشمندان ومتفکّران، در طیّ قرن های گذشته با تمام قوای مادّی و معنوی و فکری کوشیده اند و تمام همّت و نیروی خود را مصرف نمودند بلکه بتوانند این معمّا و معضل را حلّ کنند تا بشر بتواند در دنیا دائما زیست کند و در انتظار وحشتناک مرگ نباشد؛ ولی نشد.
از جمله اشعار معروف و مشهور ابو علی سینا است که:


از قعر گل سیاه تا اوج زحل                                                                     کردم همه مشکلات گیتی را حل
بیرون جستم زقید هر مکر و حیل                                                             هر بند گشاده شد مگر بند اجل


و نیز حکیم خیّام که خود را مدّعی کشف معضلات و حلّ مسائل سخت علوم می داند گوید:


خیّام که خیمه های حکمت می دوخت                                                                     در کوره غم فتاد و ناگاه بسوخت
مقراض اجل طناب عمرش ببرید                                                                            دالآل امل به رایگانش بفروخت


حضرت أمیرالمومنین علیه السلام در همان ایّامی که ضربت خورده بودند در ضمن خطبه ای می فرمایند:


«أیّها النّاس! کُلٌ اِمرِیً لاقٍ ما یَفرٌ مِنهُ فی فِرارِه وَ الاَجل مساقُ النَّفسِ إلیه، وَ الهَربُ منهُ مُوافاتُه. کَمِ اطردَتِ الایّامُ أبحَثُها عَن مَکنونِ هذا الاَ مر، فَأبی الله إِلاّ إخفآءَهُ هَیهات! عِلمٌ مخزونٌ»
«ای مردم! تمام افراد بشر در زندگی خود بر خورد می کنند با چیزی که از آن فرار می کرده اند که همان مرگست. و اجل و مدّت زندگی همان زمانی است که نفس او را به مرگ سوق می دهد و رهبری می کند، و فرار از آن عین برخورد و رسیدن به آنست. چه بسیار روزها گذشت که من در صدد جستجو و تفحّص از حقیقت بروز این واقعه بودم ولی خداوند آن را به اراده جدّیّه خود مخفی داشت؛ هیهات! این دانشی است که در خزانه علم الهی مخفی است.»

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید